« دعای مادر | طلایی ترین سخن » |
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
پرویز پرستویی بازیگر چند وقت پیش
در صفحه اینستاگرام روایتی از یک
تجربه عجیب را به اشتراک گذاشته است.
پرستویی نوشت: مدتی قبل برای تبدیل چندین دلار امانتی یکی از اقوام به طرف بانک میرفتم. پاکت محتوی دلارها را در داخل یک پوشه گذاشته بودم و متأسفانه بر اثر بی دقتی آن را برعکس بدست گرفته بودم!
و هنگام گذر از عرض خیابان بی آنکه خودم متوجه شده باشم، دلارها پی در پی از آن خارج میشدند و از زیر دستم به زمین میریختند!
یک لحظه خشکم زد و در خیالم امانت مردم را کاملاً بر باد رفته تصور کردم
و مبهوت و مستأصل، نظاره گر نتیجۀ این بیدقتی و اهمال خودم شده بودم
صدای یک خانم محجبۀ جوان با فرزندی در بغل که به سرعت مشغول جمعآوری دلارها از روی زمین بود، مرا به خود آورد که داد میزد:
چرا ایستادی؟ جمعشون کن خب…!
با این تلنگر به خودم آمدم و در کمال ناباوری مردمی را دیدم که همه شان تبدیل به “من” شده بودند!
چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید
که اطرافم پر شده بود از مردمانی دلسوز و امانتدار که دلارهای مچاله شده در دستانشان را به طرف من گرفته بودند
و من مانده بودم که دلارها را تحویل بگیرم و یا بر انسانیت و شرافتشان زانوی تعظیم زنم.
کاسبی از آن اطراف مرا به طرف مغازهاش هدایت کرد و لیوانی آب به من داد
و دلارها را از مردمی که حتی برای یک تشکرِ خشک و خالی من هم صبر نکرده بودند
و بیدرنگ رفته بودند تحویل گرفت.
بعد از شمارش، حتی یک برگ هم
از آن دلارها کم نبود!
آن روز دوباره باور کردم که جامعۀ خوب را لزوماً دولتها به ارمغان نمیآورند،
خودمان هم میتوانیم آن را بسازیم.
↫◄ هنـوز هـم دیـر نشـده…»
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
☑️
فرم در حال بارگذاری ...