❥دِلْـــــدٰادِه❥:
°•|🌿🌹
#شهید_امنیت
#فرمانده
#شهید_مرتضی_ابراهیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 #قصه_شهادت
🔺فرمانده، بدون سلاح رفته بود صدای معترضان را بشنود…
◽️ #شهید_ابراهیمی میگفت باید مردم معترض بیگناه را از این صف جدا کرد، بدون سلاح، تأکید میکنم بدون سلاح بین جمع رفت.
◽️همین که میخواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصرهاش میکنند، یک نفر تیر به پهلویش میزند. بعد چاقو به قلبش میزنند، وقتی خونین روی زمین میافتد و بیحال میشود یک نفر چاقو را توی سرش فرو میکند.
◽️آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار میکرد. فرماندهی که سربازِ سربازهایش بود. خودش جنوب شهری بود، شهریار زندگی میکرد.
◽️زندگی سادهای داشت، تغییرات قیمت و تورم را با پوست و گوشت و استخوان حس میکرد.
◽️اصلا آن روز به خاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانهترین شکل او را به #شهادت رساندند. میترسیدند حرفش باعث شود معترضان صف خود را جدا کنند و آنها لو بروند، تنها بمانند.
#شهادتت_مبارک_فرمانده
╭
🆔
#از_گذشتگان_عبرت_بگیریم
✨🌸آیت الله بهجت(ره) :
【از گذشتگان #عبرت بگیریم ، که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روز باقیمانده عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود】
👈 کمی تا بهجت🌷
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
روزی گدایی به دیدن صوفی درویشی رفت
و دید که او بر روی تشکی مخملین
در میان چادری زیبا که طنابهایش
به گل میخهای طلایی گره خوردهاند
نشسته است.
گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید:
«این چه وضعی است؟ درویش محترم!
من تعریفهای زیادی از
زهد و وارستگی شما شنیدهام
اما با دیدن این همه تجملات در
اطراف شما، کاملاً سرخورده شدم!
درویش خندهای کرد و گفت:
من آمادهام تا تمامی اینها را ترک کنم
و با تو همراه شوم
با گفتن این حرف درویش بلند شد
و به دنبال گدا به راه افتاد
او حتی درنگ هم نکرد تا دمپاییهایش
را به پا کند.
بعد از مدت کوتاهی
گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت:
من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشتهام
من بدون کاسه گدایی چه کنم؟
لطفاً کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم
صوفی خندید و گفت: دوست من
گل میخهای طلای چادر من
در زمین فرو رفتهاند، نه در دل من!
اما کاسهٔ گدایی تو هنوز تو را تعقیب میکند
در دنیا بودن، وابستگی نیست
وابستگی، حضور دنیا در ذهن است
و وقتی دنیا در ذهن ناپدید میشود
به آن وارستگی میگویند.
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
☑️ کـانـال آرامــِش بـا خـــدا☟
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
❌ گرانی در آخر الزمان❗️👇
✨ آیه ۱۵۵ سوره مبارکه بقره :
“وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ”
🔸ترجمه آیه:
و قطعاً شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى و کمبود محصولات، آزمایش مىکنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
🔸تفسیر مهم آیه:
امام صادق (ع) فرموده است: «پیش از ظهور قائم نشانه هایی از جانب خدای تعالی برای مومنان خواهد بود.»
راوی گوید: عرض کردم : فدای شما شوم، آن ها کدام است؟
فرمودند: «این قول خدای تعالی که (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ) ؛
یعنی شما مومنان را پیش از خروج قائم (عج) می آزماییم به خوف از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آن ها و گرسنگی به واسطه #گرانی_قیمت ها و کاستی در اموال به واسطه کسادی داد و ستد و کمی سود و کاستی نفوس به واسطه مرگ و میر فراوان و کاستی در ثمرات به واسطه کمی برداشت محصولات زراعتی و در آن هنگام صابران را به تعجیل خروج قائم مژده بده.
📚 کمال الدین و تمام النعمه، ج 2 ، ص 649
#همانگونه_که_توقع_دارید_خداوند_با
#شما_رفتار_کند_با_بچه_ها_رفتارکنید
❓بچهها توی خانه بازیگوشی و شیطنت میکردند. گاهی درمانده میشدیم. از آقای بهجت پرسیدم: «با بچهای که از دیوار راست میرود بالا و حرف گوش نمیکند، باید چه کار کرد؟»
🔹 گفت: «همانطوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچهها هم همانطور رفتار کنید. اینطور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچهها یا بداخلاقی با آنها بهخاطر اشتباه، بیمعنی میشود. بچه هم احساس نمیکند که بابایش درکش نمیکند.»
📚 به شیوه باران، ص٣٩
👈 کمی تا بهجت🌷
<< 1 ... 17 18 19 ...20 ...21 22 23 ...24 ...25 26 27 ... 49 >>