هوالحق

بهترین روززندگی شما چه روزی بود؟

بهترین روززندگی من 24آذرسال96بود درآنروزبخصوص نزدیکی اذان مغرب یک دوست جدیدپیداکردم یک دوست که ارامم کرد.یکی ازبهترین بندگان خدا.بنده ایی که همه چیزش رافدای اسلام کرد.فداکرد تامن وامثال من الان راحت وآز د دراین کره خاکی نفس بکشیم وزندگی کنیم .دوستی که گرچه نمیدانم کیست .نام ونشانی اش رانمیدانم نمیدانم ازکدام شهرودیاراست ولی همینقدرمیدانم که درهمین مدت دوروزکه به دیدارش رفتم درقلبم نفوذکردوخودش رادرقلبم جای دادومراعاشق خودکردخیلی سخت بوددل کندن ازاوکه عاشقانه اورادوست دارم.یک شبانه روز برای جدایی ازاوگریه کردم ولی درقلبم جایی دارد میدانی چراگریه کردم ؟چراکه اگرازاوجداشوم وبروم تعلقات دنیامرامشغول خودسازدوازاوجداشوم.ازخدامیخواهم کمکم کند.آری اوکسی نبودجزشهیدگمنامی که درمعراج الشهداجاگرفته بو.درتاریخی که گفتم ازطرف مدرسه به سرزمین نوریعنی شلمچه رفتیم .شلمچه .کربلای  4.طلاییه .هویزه .معراج الشهدا. معراج الشهدادلم رابردسمت خودش .شهیدرامیگویم شهیدخوشنام .مراعاشق خودکردند.سه شهیداستخوان هایشان درون پارچه ایی سفیدبه اندازه قنداق شده بودندولی سرافرازازدفاع دربرابردشمن .برای یک لحظه احساس کردم دستی ازدرون ضریح مرابه سمت خودمیکشاندکه نمیخواهدازاوجداشوم آری شهیددوست من شده بودومن یک دوست واقعی درزندگی ام پیداکردم که بابقیه دوست ها فرق دارند این دوست مرارهانمیکندوازاومیخواهم که همیشه بامن بماندا لهی آمین

                                      دلنوشته  ازفاطمه احمدی دانش آموزسال دهم ازعلامرودشت